معنی بهشکل درامده، تشکیل شده، بهشکل دراورده شده، از , کار دراورده، ساخته, معنی بهشکل درامده، تشکیل شده، بهشکل دراورده شده، از پ کار دراورده، ساخته, معنی fialg bcاkbi، تaldg abi، fialg bcاmcbi abi، اx , lاc bcاmcbi، sاoتi, معنی اصطلاح بهشکل درامده، تشکیل شده، بهشکل دراورده شده، از , کار دراورده، ساخته, معادل بهشکل درامده، تشکیل شده، بهشکل دراورده شده، از , کار دراورده، ساخته, بهشکل درامده، تشکیل شده، بهشکل دراورده شده، از , کار دراورده، ساخته چی میشه؟, بهشکل درامده، تشکیل شده، بهشکل دراورده شده، از , کار دراورده، ساخته یعنی چی؟, بهشکل درامده، تشکیل شده، بهشکل دراورده شده، از , کار دراورده، ساخته synonym, بهشکل درامده، تشکیل شده، بهشکل دراورده شده، از , کار دراورده، ساخته definition,